-
دیروز ۱۸:۵۱
[مشرق]
پرفروشترین کتابهای نمایشگاه مجازی؛
پرفروشهای داستانی حوزه مقاومت در نمایشگاه
... میافزاید: آخر شب میخواستیم برگردیم. ابراهیم سوار موتور من شد و گفت: سریع حرکت کن! جعفر هم سوار موتور خودش شد و دنبال ما راه.... اسمم زینبه. با اسم جدید صدام کنید.» از باباش و مادربزرگش به خاطر اینکه اسمش را میترا گذاشته بودند، ناراحت بود. من نُه ماه ...
-
دیروز ۱۰:۱۲
[ایبنا]
پرفروشترین کتابهای نمایشگاه مجازی – ۳
پرفروشهای داستانی حوزه مقاومت در نمایشگاه
... ما هم میرسه! راوی میافزاید: آخر شب میخواستیم برگردیم. ابراهیم سوار موتور من شد و گفت: سریع حرکت کن! جعفر هم سوار موتور خودش شد.... اسمم زینبه. با اسم جدید صدام کنید.» از باباش و مادربزرگش به خاطر اینکه اسمش را میترا گذاشته بودند، ناراحت بود. من نُه ماه ...
-
۱۴۰۳-۰۲-۰۹ ۱۰:۵۰
[ایبنا]
با اعلام انتشارات خط مقدم:
انشارات خط مقدم با دست پر به نمایشگاه کتاب میآید
... : « مامان و مامانجون که از بعضی حرفها و درددلهای یکدیگر بیخبر میمانند، فقط صبر میکنند و منتظر میشوند تا روزی که پیش... هم باشند و بنشینند روبهروی هم و دوتایی سفره دلشان را باز کنند. یکی دو بار که مامان از مامانجون پرسید «چرا فلان چیز یا فلان ...